مرد و زن با هم متفاوتاند. نه بهتر و نه بدتر، بلکه متفاوت. تنها چیزی هر دو در آن شریکاند تعلق به یک نوع از جانداران است. آن دو در دنیایی با ارزشها و قواعد متفاوت زندگی میکنند. همه این را میدانند اما تعداد بسیار اندکی، به ویژه از مردها حاضر به پذیرش آن هستند. نگاهی به شواهد بکنید. در کشورهای غربی نزدیک به 50 درصد از ازدواجها به طلاق منجر میشوند و روابط بسیار جدی دیرپا نیستند و از هم میگسلند. مردان و زنان از هر فرهنگ و نژاد و رنگ و کشوری مدام عقاید، رفتار، گرایشات و اعتقادات یکدیگر را مورد انتقاد قرار میدهند.
مردها از رانندگی زنان، از سر و ته گرفتن نقشه، نداشتن حس جهتیابی، زیاد حرف زدن آنها شکایت دارند. مردها هرگز نمیتوانند لنگه جورابشان را که گوشهای پرت کردهاند، پیدا کنند اما سیدیهای موسیقیشان را به طور الفبایی و مرتب بایگانی میکنند. زنها همیشه میتوانند سوییچ گمشدهی ماشین را پیدا کنند، اما به ندرت مقصدی را در مسیری سرراست مییابند. مردان فکر میکنند که منطقیترند و زنها اطمینان دارند که منطقیتریناند.
این کتاب تقدیم به مردان و زنانی میشود که نیمهشب از شدت عصبانیت موی سر میکنند و به شریک زندگیشان میگویند: «آخر چرا نمیخواهی بفهمی؟». روابط از هم میگسلند برای اینکه مردان نمیتوانند درک کنند چرا زنها مثل آنها نیستند و زنان انتظار دارند مردها رفتاری مثل آنها داشته باشند. این کتاب نه تنها کمک میکند که زن و مرد یکدیگر را بهتر درک کنند، بلکه آنها را یاری دهد خود را بهتر بشناسند و طریقهی زندگی سعادتمندتر، سالمتر و هماهنگتری که بتواند لذتبخش و ارضاکننده باشد بیاموزند.
Language
English
Pages
120
Format
Hardcover
Publisher
Manjul Publishing House
Release
May 10, 2022
ISBN
0752856294
ISBN 13
9780752856292
Why Men Can Only Do One Thing at a Time Women Never Stop Talking
مرد و زن با هم متفاوتاند. نه بهتر و نه بدتر، بلکه متفاوت. تنها چیزی هر دو در آن شریکاند تعلق به یک نوع از جانداران است. آن دو در دنیایی با ارزشها و قواعد متفاوت زندگی میکنند. همه این را میدانند اما تعداد بسیار اندکی، به ویژه از مردها حاضر به پذیرش آن هستند. نگاهی به شواهد بکنید. در کشورهای غربی نزدیک به 50 درصد از ازدواجها به طلاق منجر میشوند و روابط بسیار جدی دیرپا نیستند و از هم میگسلند. مردان و زنان از هر فرهنگ و نژاد و رنگ و کشوری مدام عقاید، رفتار، گرایشات و اعتقادات یکدیگر را مورد انتقاد قرار میدهند.
مردها از رانندگی زنان، از سر و ته گرفتن نقشه، نداشتن حس جهتیابی، زیاد حرف زدن آنها شکایت دارند. مردها هرگز نمیتوانند لنگه جورابشان را که گوشهای پرت کردهاند، پیدا کنند اما سیدیهای موسیقیشان را به طور الفبایی و مرتب بایگانی میکنند. زنها همیشه میتوانند سوییچ گمشدهی ماشین را پیدا کنند، اما به ندرت مقصدی را در مسیری سرراست مییابند. مردان فکر میکنند که منطقیترند و زنها اطمینان دارند که منطقیتریناند.
این کتاب تقدیم به مردان و زنانی میشود که نیمهشب از شدت عصبانیت موی سر میکنند و به شریک زندگیشان میگویند: «آخر چرا نمیخواهی بفهمی؟». روابط از هم میگسلند برای اینکه مردان نمیتوانند درک کنند چرا زنها مثل آنها نیستند و زنان انتظار دارند مردها رفتاری مثل آنها داشته باشند. این کتاب نه تنها کمک میکند که زن و مرد یکدیگر را بهتر درک کنند، بلکه آنها را یاری دهد خود را بهتر بشناسند و طریقهی زندگی سعادتمندتر، سالمتر و هماهنگتری که بتواند لذتبخش و ارضاکننده باشد بیاموزند.