شل سیلوراستاین شاعر، نویسنده، کاریکاتوریست، آهنگ ساز، خوانندهٔ امریکایی در ۱۹۳۰ در شیکاگو به دنیا آمد. «دوازده، سیزده سالم بود که دلم میخواست قهرمان بیس بال شوم، یا مورد توجه دختران باشم. توپ بازیام خوب نبود. رقص هم بلد نبودم. خوشبختانه دخترها هیچ توجهی به من نداشتند. این است که رو آوردم به کاریکاتور کشیدن و نوشتن. شانس این را داشتم که کسی نبود از او تقلید کنم و تحت تاثیرش باشم.»
خدا به ما انگشت داده_مامان میگه «چنگال بگیر دستت»
خدا به ما صدا داده_ مامان میگه «داد نزن»
مامان میگه کلم بخور، هویج بخور، برنج بخور
اما خدا بستنیهای خوشمزه داده….
خدا به ما انگشت داده_مامان میگه
«از دستمال استفاده کن»
خدا به ما جوی آب داده مامان میگه
«شلپ شلپ نکن»
مامان میگه «صدا نکن بابات خوابیده»
اما خدا به ما در پوش سطل آشغال داده
که از اینور و اونور پرتش کنی. .
شل سیلوراستاین شاعر، نویسنده، کاریکاتوریست، آهنگ ساز، خوانندهٔ امریکایی در ۱۹۳۰ در شیکاگو به دنیا آمد. «دوازده، سیزده سالم بود که دلم میخواست قهرمان بیس بال شوم، یا مورد توجه دختران باشم. توپ بازیام خوب نبود. رقص هم بلد نبودم. خوشبختانه دخترها هیچ توجهی به من نداشتند. این است که رو آوردم به کاریکاتور کشیدن و نوشتن. شانس این را داشتم که کسی نبود از او تقلید کنم و تحت تاثیرش باشم.»
خدا به ما انگشت داده_مامان میگه «چنگال بگیر دستت»
خدا به ما صدا داده_ مامان میگه «داد نزن»
مامان میگه کلم بخور، هویج بخور، برنج بخور
اما خدا بستنیهای خوشمزه داده….
خدا به ما انگشت داده_مامان میگه
«از دستمال استفاده کن»
خدا به ما جوی آب داده مامان میگه
«شلپ شلپ نکن»
مامان میگه «صدا نکن بابات خوابیده»
اما خدا به ما در پوش سطل آشغال داده
که از اینور و اونور پرتش کنی. .