اسماعیل شاهرودی با تخلص «آینده» از نخستین پیروان نیما بود که از همان ابتدای کار خود به جریان شعر نو پیوست.
براهنی دربارهاش چنین مینویسد:
«به خاطر داشته باشید که آینده مدام یک شاعر متعهد است، ولی این حس پوچی را به چه حسابی میتوانید بگذارید؟ این را فقط به حساب شعر و جنون شاعرانه بگذارید. آینده میخواهد به آن سوی افق ماده دست یابد و میکوشد به آن سوی امکانات فعلی زبان هم تجاوز بکند و به همین دلیل میکوشد معجزه را به مضحکه درآمیزد و شگفتی و حیرانی را در کنار خنده و طنز قرار دهد.»
در این کتاب مصور و رنگی شش سروده به طبع رسیده است. این سرودهها که مضامین متنوعی دارد ذیل این عناوین سامان یافته است: «مثل گل و شاپرک»، «مهربانی»، «قالی زیبای من!»، «فصل تلاش»، «عصای دست بابا» و «دو تا ماهی زیبا».
اسماعیل شاهرودی با تخلص «آینده» از نخستین پیروان نیما بود که از همان ابتدای کار خود به جریان شعر نو پیوست.
براهنی دربارهاش چنین مینویسد:
«به خاطر داشته باشید که آینده مدام یک شاعر متعهد است، ولی این حس پوچی را به چه حسابی میتوانید بگذارید؟ این را فقط به حساب شعر و جنون شاعرانه بگذارید. آینده میخواهد به آن سوی افق ماده دست یابد و میکوشد به آن سوی امکانات فعلی زبان هم تجاوز بکند و به همین دلیل میکوشد معجزه را به مضحکه درآمیزد و شگفتی و حیرانی را در کنار خنده و طنز قرار دهد.»
در این کتاب مصور و رنگی شش سروده به طبع رسیده است. این سرودهها که مضامین متنوعی دارد ذیل این عناوین سامان یافته است: «مثل گل و شاپرک»، «مهربانی»، «قالی زیبای من!»، «فصل تلاش»، «عصای دست بابا» و «دو تا ماهی زیبا».